»» شمشیری را با پولهای خودمان ساخته اند تا گردنمان را بزنند
این روزها تلوزیون ما داره گل میکاره اما از نوع....بماند حتما همه ی شما حداقل یک قسمت از سریال پر بیننده ی دلنوازان رو که این روزها عکس یلدا بازیگر جوان این سریال روی جلد مجله های مختلف از جوون های بیچاره ما که اکثرا وقت ازدواجشونه و شرایطش رو هم ندارن ، دلنوازی میکنه دیدید.اما این سریال با چه اهدافی ساخته شده ؟سریالی که به جوان امروز یاد میده که به هر قیمتی و حتی با فریبکاری و بدون هیچ تحقیقی و چشم بسته و بدون اجازه پدر و مادر میتونی زن بگیری ... یا با این هدف که هزار تا نقشه میتونی بکشی و طلاقت رو بگیری چه راحت میشه به کسی قول ازدواج بدی و بزنی زیرش راحت میشه با استفاده از احساسات مادر به همه ی هدف هات برسی و به کسی که کلی برات زحمت کشیده اما یه کم خودخواهه همه نوع بی احترامی بکنی....
توی این سریال یلدا دختری که از خودش هیچ اراده ای نداره گاهی دوست داره کاری رو بکنه که خودش میخواد اما اراده ی عمو بر ارداه ی یلدا غالبه ...دختری که ترس، بیشتر از اعتماد به نفس در وجودش هست ترس از عمو و آینده هم در او به چشم میخوره... توی این سریال عموی بی غیرتی رو به همه نشون میدن که به قیمت دختر برادرش خواسته پولدار بشه ..واقعا چند درصد مردم ما چنیین عمو هایی هستن؟چندتا از این عمو ها داریم تو 70میلیون آدمی که داره به مرز 80میلیون میرسه که اینو رو بر میدارن به ما نشون میدن ؟
اتابک که معلوم نیست به چه دلیلی فرار کرده و از ایران رفته حالا میترسه بیاد و حقشو بخواد که برام پرونده سازی کردن!!!!آخه اگه حقی وجود داشته باشه تو کشوری که ادعای مسلمونی داره و قوانین اسلامی چرا باید بترسه شاید میخواد به ما بگه اینجا کسی بویی از اسلام نبرده و...یا اینکه ...به نظرتون اتابک چی میخواد بگه ؟خواهر خانم دکتر یه دختر با عقده ی روانیه شوهرکردن !!!!! ابتدا که ادعاش میشه چشم پسره رو نداره وقتی زمزمه ی خواستگاری رفتن پسره رو میشنوه حول میشه و میگه ازدواج بده و بعدم که به همون پسر که میگفت ازش بدش میاد ازدواج میکنه روشنک خانم برا دختر ایرانی که سرشار از عفت و غروره آبرو نذاشت
ای بابا دختر وقتی خانم باشه و عفیف صدتا خواستگار داره .
رامین نشان دهنده ی یه پسر که هم زن ذلیله و هم از خانواده ی خودش باید حساب ببره آخه کجا ی اسلام گفتن مرد باید اینجوری باشه مرد باید به زنش احترام بذاره این سریال خانواده ی ایرانی رو چند دسته کرده 1- اونایی که مرد سالاری دارن زن بخاطر اینکه  خواسته نامعقول پسرش رو بها داده باشه میره طلای خودش رو میفروشه ...
2-خانواده ی که زن و مرد همدیگه رو دوست داشتن مرد مرده و زن با کمک برادرش بچه ها رو بزرگ کرده و حالا به خاطر اینکه یه پسری که چندان ارزشی هم نداره نیومده دخترش رو بگیره جالبه دختری که هم زیباست و هم خانم دکتر هم عفیفه و از همه جالب تر چادریه !!!از نگرانی اینکه نکنه شوهر گیرش نیاد مادر یه سکته میکنه !!!!و حالا نقش کمرنگ مهتاب به نظرم اگه نبود بهتر بود فقط برای گرفتن مجوز توی این فیلم گنجونده شده مهتاب با همه ی محسناتی که داره یه دختر نیمه افسرده و ساکت نشون داده شده بجای اینکه بیان این رو الگو سازی کنن که هر کس طبق موازین اسلام پیش بره خدا هم همیشه کنارشه میان یه جوری جامعه رو نشون میدن انگار اینجا جنگله و دخترا برا بدست آوردن شوهر باید بدون و...باعث شرمندگی و خجالت برا همه ی دست اندر کاران این سریال
3-خانواده ی از هم پاشیده و مادر دیوانه شده ی یلدا که خیلی مبهمه یعنی زن های ما تحمل خیلی پایینی دارن و با رفتن شوهرشون که معلومه آدم خوبی هم نبوده روانه ی تیمارستان میشن ؟؟؟؟؟؟؟؟
4-خانواده ی دو نفره ی یلدا و شوهرش که معلوم نیست با چه قصدی و نیتی شروع شده و سالی که نکوست از بهارش پیداست اگهخ ادامه پیدا کنه شوهر همیشه دغدغه ی این رو داره که زنش واقعا چرا با اون ازدواج کرده و اگر هم ادامه پیدا نکنه که این چه الگو سازی بود برا جوون امروز که سرشاره از احساسات ؟؟؟؟
5- خانواده ی روشنک و رامین با دخالت های خواهر شوهر چه شود آخه کجای ایرانی خواهری اینقدر احمقانه حاضر میشه زندگی برادرش رو خراب کنه ؟کی چنین چیزی دیده با این همه بزرگنمایی؟بیاد بگه ما هم بدونیم
توی سریال های ما مد شده که فقط از زیبایی دختران برای جلب بیننده استفاده کنن و به هیچ عنوان به محتوای فیلم توجهی نمیشه توی این سریالها بجایی الگو سازی صحیح برای جوان امروز راهها ی غیر اخلاقی وو مغایر با دین مبین اسلام داره ترویج میشه بیان قضاوت کنید به یه دختر دارن یاد میدن که با محل نذاشتن به نامزدت میتونی به خواسته هات برسی بجای یاینکه یادش بدن با محبت کردن به هر چی میخوای برس
دارن به جوون ما چی یاد میدن ؟توی سریال شمس العماره یه زن هست که بهش میگن عمه خانم عمه جون از جوونی مجرد مونده شخصیت متینی خواستن براش بسازن که شاید کارگردان متانت رو در افسردگی دیده توی این سریال ها دارن هویت ما رو از ما میگیرن و از خود بیگانگی رو به ما الغا میکنن
خودتون به شعر آخر سریال دلنوازان دقت کنید :حال من دست خودم نیست ....چی میخواد بگه ؟؟؟؟؟؟؟؟یکیش از صد هزار تا الغای افسردگی و...   

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( دوشنبه 88/8/4 :: ساعت 10:48 عصر )

---

»» ریش و قیچی

تعجب نکنید اره ریش و قیچی  حالا حتما میگید چه ربطی داره به این وبلاگ میخوام براتون یه ماجرا رو بگم بعدم ریش و قیچی دست شما......
جدیدا نه حتی قدیما به این سریالهای تلوزیونی دقت کردین ؟بیان باهم یه نگاه بندازیم به یکی از همین سریالها که قبلا قرار بوده اسمش همون ریش  و  قیچی باشه تو این سریال دارن به دختر های ما یاد میدن که 1-همیشه با عشوه و ناز با انواع و اقسام خواستگار هاتون برخورد کنید
2-همیشه و با همه ی خواستگار هایی که دارین با مهر و عطوفت و علاقه برخورد کنید .
بذارید همین جا شروع کنم 1دخترا از نظر اسلام و حتی روانشناسی که بعضا خود غربی ها اون رو درست میدونن نباید با ناز و کرشمه با خواستگار ها برخورد کنن 2- اگر با همه خواستگارا با مهر و محبت رفتار کنید (برخلاف این قصه که فیلمه )به اونها وابسته شده و نخواهید توانست عاقلانه تصمیم بگیرید و این نیز به ضرر خود دختر خانم های گل و گلابه

3-دغدغه ی همه ی دخترای ما و حتی همه ی مجرد ها رو فقط ازواج دونسته در صورتی که این طور نیست و ما جوون بدبخت هراز تا دغدغه دیگه هم داریم .کار و درس و .....
4-راحت برخورد کردن و بسیار صمیمی شدن با خواستگار ها اونم همه ی اونها که باز هم بر خلاف شئونات اسلام و حتی عرف ما ایرانی هاست در این فیلم بسیار داره تبلیغ میشه
5-تجمل گرایی و این که دختر باید حتما وضع مالی خوبی داشته باشه و داماد باید اینگونه باشد و آنگونه نباشد واینکه چشم به مال بقیه داشته باشی هم بد نیست و.....اووووووووووووووووووه بخوام معایب این فیلم رو بشمارم تا صبح بتید بشینم .....

خودتون یه ذره دقت کنید بعللللللللله دارم شمس العماره رو میگم دیگه ...

حالا به این هم دقت کنید اونی که دوست داره دختر ایرانی از اصالت بیافته کیه ؟اونی که دوست داره ما اسلام رو کنار بذاریم و غربی رفتار کنیم کیه ؟چه سودی از این کار میبره ؟

ریش و قیچی دست شما خودتون قضاوت کنید ....

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( شنبه 88/8/2 :: ساعت 12:25 صبح )

---

»» اینم آخرین خبر های دانشجویی

بیانیه تشکلهای جوانان اصولگرای فارس در خصوص مواضع اخیر یکی از نمایندگان مجلس خبرگان

تشکلهای متعدد اصولگرای شیراز در محکومیت مواضع یکی از نمایندگان استان فارس در مجلس خبرگان رهری بیانیه ای صادر کردند.

13:05 - 18مهر88

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( یکشنبه 88/7/19 :: ساعت 3:0 عصر )

---

»» گفتگوی خواندنی با تنها یهودی افغانستان


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( دوشنبه 88/7/13 :: ساعت 2:6 عصر )

---

»» سلام بعد از کلی نبودن

خوب اول از همه نماز روزه هاتون قبول عید تون مبارک که دیر هم شده میدونم و شرمنده اما دلیل دارم شدید
خوب تو این گیر و دار انقلاب شبز ! نه ببخشید سبز آقایان (جدا اینا خیلی بیکار هستن ها هنوزم هر از گاهی تزی از خودشون در میکنن که نشون دهده ی الافی بیش از حده )من گرفتار یه انقلاب مخملی دیگه هم شدم که این از اون یکی هم بد تر بود نرم نرم!! مخملی مخملی حسابی در گیر بودم و هر روز ....
از انواع انقلاب های مخملی که این روزا مد شده و هر کس هر کاری میخواد بکنه بگذریم فقط بگم که منم به خاطر یه بنده خدایی چند بار شروع به انقلاب مخملی کردم که  همون بدو تولد انقلابم متوجه شدم سوژه مورد نظر اشتباهی بوده و دست از این انقلاب که آخر عاقبتی نداره برداشتم
اما یه معضل دیگه هم همین چند روز به معضلاتم اضافه شد و اونم مریض شدن داداشم بود که دست و پا ی منو در هم پیچید ...
واما بعد ...                                                                                                                                                      
این روزها حسابی درگیر کارهای جدید الورود ها هستم همون سال صفری های خودمون حسابی در گیرم و کلی سرم شلوغه اما به همه ی اونایی که منتظرن قول میدم که زود به عرصه سیاست برگردم

خلاصه یا علی التماس دعا

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( پنج شنبه 88/7/2 :: ساعت 5:47 عصر )

---

»» مرا از عمق بودن ها رها کن

 سلام بر همه ی دوستان خوبم
 میلاد گل آل طه ...صبور اهل بیت ....امام حسن مجتبی
بر تمام دوستداران آن حضرت و تمام عالمیان مبارک باد
این شعر هم آخرین زایش ذهن منه
تقدیم به امام عزیز خودم مهدی صاحب الزمان عجل الله فرجه شریف

 مرا از عمق بودن ها رها کن

 از این از خود سرودن ها رها کن

مرا با خود ببر تا اوج خورشید

از این من بودن بی درد وا کن  

سرودم شعری از زیبای خفته

بیا از من جدا کن من جدا کن

به چشمم آسمان شب دریدم

بیا چشمان من بی اشک وا کن

سرا پا گوش شد  این جسم خسته

مرا با  خستگی هایم صدا  کن

  من از این قافیه چیزی ندیدم

بیا صد قافیه از عشق وا کن

من و دردی که درمانش فقط اوست

بیا این درد را در من دوا کن

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( شنبه 88/6/14 :: ساعت 4:37 صبح )

---

»» منم و یه دنیا درس نخونده

سلام به دوستای خوبم
طاعات و عباداتتون توی این ماه عزیز قبول باشه
بچه ها من دوباره شب امتحانی شدم وای تازه کلی هم کار دارم که باید انجام بدم
خلاصه اینکه تو این شب ها و روزهای عزیز ما رو هم از دعای خیرتون محروم نکنید
در دعا های قنوت سحرت
در مناجات خدایی شدنت
هرگز از یاد مبر
من جا مانده

که بی حد به دعا محتاجم

التماس دعا شدید ....

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( سه شنبه 88/6/10 :: ساعت 9:5 عصر )

---

»» خواستم یکی از شعرای قیصر امین پور رو بگم پشیمون شدم این قشنگ تره

دلم اسیر گشت
اسیر یک نگاه بی قرار گشت
وای دلم در تب و تاب آمدن
در تب و تاب شعر بی قرار گشت
هنوز خنده های تو ...
هنوز هم نگاه تو ...
ولی چه سود...
می روی ومن در انتظار
تمام این غروب را بهانه میکنم
واشک لحظه ای از دلم جدا نمی شود
غروب را بهانه میکنم
از آن زمان که دیدمت...
از آن زمان که با سلام عارفانه ات
در وجود من یک خدای آشنا سروده ای
از آن زمان که سر به دشت برده ام
از آن زمان که کوه را شنوده ای
من اسیر گشته ام اسیر 
اسیر آن نگاه  گرم
ولی چه سود...
دیر می شود...
و تو هنوز میروی...
 و من با کلام در پناه حق
پشت در ایستاده ام ...

این شعر قشنگ رو تقدیم میکنم به بهترین دوستم هر کجا که هستی سالم و سلامت باشی و زود برگرد که منتظرتم

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( دوشنبه 88/6/9 :: ساعت 6:1 عصر )

---

»» یه تفال به حافظ

در وفای عشق تو مشهور خوبانم چوشمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چوشمع
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته ی صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رد
کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چوشمع
در میان آب و اتش همچنان سر گرم توست
این دل زارو نزار اشک بارانم چو شمع
در شب هجرت مرا پروانه ی وصلی فرست
ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چوشمع
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است
با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو
چهره بنما دلبرا تا جان بر افشانم چو شمع
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین
تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در بر گرفت
آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( دوشنبه 88/6/9 :: ساعت 12:32 صبح )

---

»» به نام عشق

به نام عشق

 

در آن کرانه که دل با ستاره همزاد است

به من اجازه در اوج پر زدن داده است

در ان کرانه که همواره یک نفر آنجاست

که در پذیرش مهمان همیشه آماده است

در آن کرانه که خورشید پیش یک گنبد

بدون رنگ ز بازار حسن افتاده است

همیشه از تو سرودن چه سخت و شیرین است

شبیه تیشه زدن های سخت فرهاد است

سوال می کند از خود هنوز آهویی

که بین دام و نگاهت کدام صیاد است

دلم که دست خودم نیست این دل غمگین

همان دلی است که جامانده در گوهر شاد است

بدون فن غزل بی کنایه می گویم

دلم برای تو تنگ است شعر من ساده است...

 

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( یکشنبه 88/6/8 :: ساعت 2:13 صبح )

---

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شبی بارانی
ظهور نزدیک است ...
دوست
جدیدترین نتایج توافق تاریخی ژنو رونمایی شد!!!!!
رویکرد فرهنگی دولت روحانی اعتراض علما را در پی داشت
فاطمیه
یا علی ...
پوره .....
مهماندار هوا پیما!!!!
خدا کند که بیایی...
نرمش مقتدرانه
[عناوین آرشیوشده]