نمی دانم چه خواهد شد؟!
نمی خواهم بدانم عاقبت چه خواهد شد !
نمی خواهم بدانم کوزه گر با خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم که با خاک گلویم سوتکی سازد ؛
گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازیگوش
دمی یکریز و پی در پی دم گرم و خموشش را د رآن بفشارد
بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد .....
چه اصلا خواب ما آشفته نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟به هیچ چیز اهمیت نمی دیم آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر کن اگه همین سال ....
نه ؛همین ماه ...
نه همین جمعه...
اصلأ چرا جمعه اگه همین فردا امام زمان ظهور کنه چی داریم بهش بگیم ؟؟؟؟؟؟؟