دلم باری تو تنگ است
این گناه من است
همیشه اشک قشنگ است
این گناه دل است
دلم به سوی تو مایل
به سوی چشم سیاهت
به سوی قبله ی دلها
به سوی روی چو ماهت
دلم برای تو تنگ است
در انتظار لحظه ی دیدار
کجاست قرار من و تو ؟
کجاست قرار دل و یار ؟
تو گفته ای که بیایم
وگرنه که دل من
نه لایق سفر توست
نه لایق دیدار
دلم باری تو تنگ است
دلم باری تو تنگ است
و اشک همیشه قشنگ است