سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] تنگ چشمى همه بدیها را فراهم گرداند و مهارى است که به سوى هر بدى کشاند . [نهج البلاغه]
شب بارانی من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» بحرین کربلا یا مدینه؟

تحدید و تجاوز به زنان و کودکان، سلاح در دست سلطنت طلبان و سلطه گران

در حدود 4 دهه پیش ایرانیان آغازگر انقلابی شدند که هر چند آمریکا و اسرائیل و کشورهای وابسته به آنها تلاش کردند که با مقابله و محصور کردن آن در ایران اثری از آن باقی نگذارند، اما امروز شاهد تاثیر پذیری کشورهای مسلمان از آن هستیم.

امروز که کشورهای مسلمان همه به انقلاب اسلامی کشورمان که پیش زمینه ظهور حضرت مهدی(عج) است پیوسته اند وقت آن رسیده که حمایت خود از آنها را اعلام داریم.

کشورهای عربی از کمک های حمایتی و امنیتی تام آمریکا برخوردارند اما با این حال نتوانسته اند جلوی انقلاب مردمی را بگیرند، مردمی که خسته از ظلم و ستم مستبدان و سران دیکتاتور و سلطنت طلب این کشورها بوده که دست خود را کوتاه و کشورشان را از دست رفته و در دست انقلابیون یافته اند.وقتی که بمب و گلوله باران انقلابیون جوابی نداد و مردم را در کارشان مصمم تر کرد به شیوه دیگری از مقابله دست زدند؛ تهدید زنان و کودکان،آزار و اذیت و تجاوز و اقدام به اعمال دور از شأن انسانیت من جمله زندانی کردن آنان به عنوان برگ برنده و حربه ای برای گرفتن اعتراف از مخالفان یا بازداشتن آنان به خودداری از حضور در اعتراضات و تظاهرات از فجایع نقض حقوق بشری در جریان اتفاقات بحرین است.

و آنهایی که دم از حقوق بشر می زدند اکنون که نقض صریح حقوق بشر و به خصوص حقوق زنان و کودکان در کشورهایی مثل لیبی و بحرین اتفاق می افتد مهر سکوت بر لبان خود زده اند.برای مثال تعداد زیادی از زنان و حتی مردان را در لیبی در ایست و بازرسی مورد آزار و اذیت قرار داده و به آنها تجاوز می کنند و آنها را به نقاط نا معلومی انتقال می دهند.در بحرین حتی سربازان سعودی با لباس شخصی به خانه شیعیان حمله کرده، زنان و دختران و کودکان را مورد آزار و اذیت قرار داده اند.به عده ای تجاوز کرده و عده ای را می ربایند و به نقاط نامعلومی انتقال می دهند. وهابیون زنان شیعه را به خود حلال و کشتن شیعه را راه ورود به بهشت می دانند!!

آنها که همیشه بر طبل حقوق بشر می کوبیدند اکنون خاموشند؟ چرا کسی از حقوق زنان و دختران مظلوم بحرین دفاع نمی کند؟ چرا کسی جلو این نسل کشی که امروز در بین شیعیان به راه انداخته اند را نمی گیرد؟ آنها که انتقاد کردن از هولوکاست که هرگز اتفاق نیفتاده را گناه و جرم می دانند کجایند؟ مدافعان حقوق زنان که کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را به راه انداخته اید آیا تجاوز به زنان در جنگ هم همتایی با مردان است؟ آیا آزار و اذیت دختران و زنان بی گناه در خانه هم همتایی با مردان است؟! شما فقط برای دفاع از حقوق زنان و کودکانی آماده هستید که کشورهیشان با آمریکا و اسرائیل سازگاری دارند.

تخریب بزرگترین تابلوی" لبیک یا حسین" در منطقه الجفیر بحرین و به آتش کشیدن قرآن یادآور خاطرات ظهر عاشورای 89 است.یادمان نمیرود طبل استکبار همان طبل توخالی پر از فتنه سال 88 است.

بحریت تنها تصویری از مدینه نیست! کربلایی است با رنگ مدینه ...؛ ولی این بار دست های من و تو بسته نیست، تاریخ جاری است و زینب منتظر مردانی است که دست های بسته پدرش را باز کنند و فریاد برآورد که ناموس مسلمین را چه به زندان، چرا اسارت، از چه رو شکنجه؟

اکنون که تمام مجامع بین المللی در برابر دفاع از حقوق این مظلومان سکوت اختیار کرده اند، ما دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بر خود لازم می دانیم که آمادگی خود را جهت هر گونه دفاع از حقوق زنان بحرین اعلام داریم.

رهبر عزیزم می دانیم در کشور عزیزمان ایران عده ای با نادانی آب در آسیاب آمریکا و اسرلئیل می ریزند، اما بدانید سربازان فدایی دارید که اگر اشارتی کنید جانهایشان را فدایتان می کنند و با تمام وجود حاضر به خدمتند.

ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم               در ره عشق جگردارتر از هر مردیم

هرزمان شور خمینی به سر افتد ما را              دور سید علی خامنه ای می گردیم

 

مجمع دختران مسلمان دانشگاه شیراز



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( شنبه 90/2/3 :: ساعت 6:13 عصر )
»» تب داغ جنوب


سلام
هفته ی قبل این موقع روی ساحل اروند بوسه آب بر خاک رو نظار گر بودم و حالا ...
چقدر دلم برای شهدا تنگ شدا
شهدا به خدا شرمنده ایم ...
یکی از بچه ها حالش بد شد شب دوم بود بردیمش بیمارستان ....اهواز یکی از پرستار ها گفت از کجا میاین؟
گفتم: شیراز
 گفت: نه، کدوم شهر
 گفتم: شیراز
-:منظورم کدوم منطقه است
-: گفتم هویزه بودیم . با یه حالت خاصی گفت خوب میرفتین بیمارستان سوسنگرد اونجا که نزدیک تر بود  .تعجب کردم گفتم برا شما چه فرقی میکنه مریض از کجا اومده باشه ؟ تازه خیلی ها از خداشونه به زائر های شهدا خدمت کنن با خنده گفتم با این حال ببخشید که مزاحمتون شدیم حلال کنید. گفت آخه این راهیان نور کی میخواد تمام شه .داشتم خفه میشدم فقط غیظ خودم رو خوردم گفتم خدا کنه هیچ وقت تموم نشه خواستم بحث رو عوض کنم گفتم شما کدوم منطقه رو بیشتر دوست دارین ؟یه دفعه یه جوری شد گفت ما با این عرب ها کاری نداریم اونها اصلا نمی دونن شهر ما کجاست ما هم کاری به اینها نداریم .فهمیدم که طرف اصلا تا حالا هیچ منطقه ای رو از نزدیک ندیده گفتم شهید علم الهدی که عرب نبوده خیلی دیگه از شهدا که تو این مناطق هستن هم مثل ایشون خلاصه دل رو به دریا زدم رک گفتم تا حالا کجا ها رفتین هویزه رفتین؟ برگشت گفت نه ولی شیرا ز اومدم خندیدم گفتم چند سالته ؟ همه ی عمرت فنا....
برو ببین این همه مردم از شمال تا جنوب پا میشن میان اینجا اینجا چی دیدن که هر سال زیاد تر میشن؟ببین اینجا چی داره؟
من از شیراز فقط عاشق گلزار شهداشم...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( جمعه 90/1/26 :: ساعت 7:41 عصر )
»» دلم هوای حرم کرده

«در آن کرانه که دل با ستاره همزاد است

به من اجازه در اوج پر زدن داده است

در ان کرانه که همواره یک نفر آنجاست

که در پذیرش مهمان همیشه آماده است

در آن کرانه که خورشید پیش یک گنبد

بدون رنگ ز بازار حسن افتاده است

همیشه از تو سرودن چه سخت و شیرین است

شبیه تیشه زدن های سخت فرهاد است

سوال می کند از خود هنوز آهویی

که بین دام و نگاهت کدام صیاد است

دلم که دست خودم نیست این دل غمگین

همان دلی است که جامانده در گوهر شاد است

بدون فن غزل بی کنایه می گویم

دلم برای تو تنگ است شعر من ساده است...»

 

هنوز هم هوای حرم سرد است
خدا چقدر دلم هوای حرم کرده است
به فکر گنبد و گلدسته ها که می افتم
تمام حرم از خاطرم گذر کرده است
غریق لطف ضامن آهو ست
دلی که ز دنیا رخت برکنده است
سکوت می کنی سکوت نشان رضاست
رضایتی که دلم را زجای برکنده است
دلم اسیر پنجره فولادتوست آقاجان
دلی که از همه عالم گذر کرده است....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( دوشنبه 89/12/9 :: ساعت 6:56 عصر )
»» دلمان خون شد

در حالیکه سی و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را پرشورتر از هرسال پشت سر گذاشتیم و شاهد ثمردادن درخت انقلاب اسلامی ایران در همه عرصه ها بخصوص علم و دانش و همچنین در سراسر جهان شاهد تاثیر پذیری مردم مسلمان و غیر مسلمان از انقلاب اسلامی ایران هستیم و به حول و قوه الهی صدور انقلاب اسلامی ثمر داده و میوه های آن در سراسر جهان اسلام (تونس ، مصر، اردن ، یمن و ...) در حال خود نمایی بر شاخه های اسلام اند.

 

عده ای قلیل در 25 بهمن ماه با تکرار گناه خود و پیروی از سران دیکتاتور فتنه با ادعای حمایت از مردم مسلمان مصر در بعضی از خیابان ها تجمع کرده و با حمایت از اهداف اسرائیل و آمریکا و شلیک به مردم بی پناه و دادن شعار و سوزاندن سطل های زباله و بر هم زدن نظم اجتماعی و ایجاد فضای نا امن در بعضی نقاط موجبات خشم مردم شجاع و غیور ایران اسلامی را فراهم آورده اند . کسانی که علم گفتگوی تمدن ها را بالا برده و شعار زنده باد مخالف من را سر می دادند ؛ آنها که روز گاری ادعای دلسوزی برای نظام را داشتند و خود را پیرو خط امام خمینی (ره) می نامیدند چندی است ماهیت واقعی خویش را به تمامی مردم مسلمان جهان نشان داده اند.

 

آیا اینان اندیشیده اند که یارای مقابله با سیل عظیم مردم مسلمان ایران را دارند؟ زهی خیال باطل!

 

آقای موسوی! در دوران دفاع مقدس آن زمان که صدام معدوم سینه بسیجیان را نشانه می رفت مردم مسلمان ایران را تنها نهادید . امروز صدامی شدید ، خودتان سینه ی بسیجی شجاع شهید "صانع  ژاله" را نشانه گرفتید و او را به درجه رفیع شهادت نائل کردید. 

 

به چه جرمی ؟ به جرم مخالفت با دشمنی علنی شما با نظام اسلامی؟ به جرم دشمنی با دوستان اسرائیل و آمریکا؟ و یا به جرم مخالفت با شما؟ زنده باد مخالف من..!!!

 

اکنون که این آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی کار را از حد گذرانده اند و گستاخی شان بی نهایت شد . هر چه به آنها فرصت داده شد تا به خط انقلاب بازگشته و توبه کنند متاسفانه استفاده نکردند و مصداق آن سنت الهی رفتار کردند که آنقدر گناه خود را زیاد کنند که جهنم هم برای آنها جایی نداشته باشد؛ ما دانشجویان دانشگاه شیراز از سران محترم سه قوه می خواهیم که به این امر رسیدگی کرده و سکوت را تمام کنند، ما خواستار اشد مجازات برای تمامی عوامل آمریکایی و اسرائیلی این جریانات و اعدام سران محارب فتنه ، موسوی و کروبی خائن هستیم.

 

و در آخر:

 

برادر شهیدمان ! با تو عهد می بندیم که تا آخرین نفس از خون سرخت و هدف والایت که همانا دفاع از اصل ولایت فقیه است پاسداری کنیم.

 

خون تو بر زمین اسلام ریخت و در رگ های ما جاری شد

 

 

 

والسلام

 

مجمع دختران مسلمان دانشگاه شیراز



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( دوشنبه 89/12/9 :: ساعت 6:41 عصر )
»» وای بر مصلحت اندیشان .....

فریاد این عمار را شنیدیم ....

هیچ کاری نکردیم ....

اف برما که چقدر جان عزیزیم !!!!!!!!!!

وای برما وای برما منتظر چه هستیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

منتظریم تا فریاد هل من ناصر ینصرنی در تاریخ تکرار شود؟؟؟؟؟؟؟

اف بر غیرت و شهامت ما اگر شهامت داشتیم که پست افرادی جرات و جسارت توهین پیدا نمی کردند.... ....

وای به روزی که نفاق در بین شما لانه کند که مصلحت اندیشی و سکوت به دلیل مصلحت هایی بشود لانه ی نفاق در دلهایمان خدا به فریادمان برسد که جایگاهمان جایگاه دوزخیان خواهد بود.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( سه شنبه 89/9/23 :: ساعت 7:22 عصر )
»» با من فریاد بزن

به نام خدا

وقتی به دنیا اومدم با تمام وجود فریاد زدم از همان زمان یادگرفتم که برای خواسته هام باید فریاد بزنم با تمام وجود....
بزرگتر که شدم کسی را شناختم که با متانتی تمام به دنیا نگاه میکرد گاهی با خودم فکر می کردم شاید هیچ خواسته ای نداره بعد ها که بیشتر شناختمش بیشتر عاشقش شدم چون دیدیم واقعا هیچ چیزی برا خودش نمی خواد همه چیز رو برا ما ها میخواد دیدم خیلی مهربونه ولی ما قدر این مهربونی رو نمی دونستیم .....

یکی دوسالی میشه کسایی که تحمل ندارن تا خیلی چیز ها برا خودشون نباشه و برا کسانی باشه که اونها هم ای کمکی مثل اون عزیز و بزرگوار فکر میکنن و همه چیز رو فقط برا خودشون نمی خوان داد و بیدادشون در اومد ان الحسود لا یسود ....

اگه واضح میگفتن کارشون پیش نمی رفت پاشدن علم سبز دست گرفتن که ما هم بعله فکر کردن مردم هم مثل خودشون بعلههههه که نه خیر ...خلاصه کنم میر موسوی خیلی زرنگ بود و چندتایی جوون رو هم گول زد ولی خوب به جایی نرسید ....

تا اینکه این ابله نافهم که یه چند وقتی بود خفه شده بود دوباره نمی دونم از کجا کوک شده و افتاده به جون این مملکت و این بار وقاهت رو به نهایت رسونده و توهین رو مستقیم به اون بزرگی که گفتم کرده حالا بزرگ ما که همون سید بزرگوار علی خامنه ای باشه هیچی نمی گه مگه بسیجی مرده که همه ساکت هستن؟مگه بسیجی ها همتون مردین که کسی جرات کنه اهانت کنه مگه بابا های ما زمانی که میر حسین خان موسوی که حیف نام حسین که رو این نامرد گذاشتن )وقتی رفتن و با جونشون از این مملکت دفاع کردن جز به فرمان ولایت فقیه بودن ؟؟؟؟؟؟روسای محترم قوه قضاییه و سر تا پای مملکت کورین دارن بین شما و مردم رو خراب میکنن ؟!کورین نمی بینین مردم پشت سر رهبرشون هستن ؟!!! پاشین مرد باشین خودتون جلوی این زباله هارو بگیرین ...

اگه نمی تونین بگین تا یه جنبش دانشجویی اساسی راه بیافتیم و مثل موش بگیریم و خفشون کنیم .....

خدا یا کار ما به کجا کشیده چه کسان پستی به چه عزیزانی اهانت میکنند عجب شبیه عاشورا شده این زمان چه شد فریاد ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ؟؟!!!!تنها ماند علی و امروز علی را تنها نگذاریم ....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( سه شنبه 89/9/23 :: ساعت 7:14 عصر )
»» سخنی بی پروا با قوه ی قضاییه

دیگر این جمله سید مرتضی دارد با گوشت و پوست مان حسابی عجین می شود. آری در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب اللهی ها!!! و چه درست می گفت سید مرتضی. آهای ارکان دستگاه قضای این مملکت ! آهای شمایان … عالجینابان … خوب است که همه را رها کرده و به فرزندان انقلاب بند کرده اید … آخر شما را چه به محاکمه سران فتنه ؟! بگذار موسوی در بیانیه دیروزی اش مولای ما را فرعون بخواند! بگذار امام سفر کرده ی ما را دچار اشتباه و هتاکان بیرق عباس را در عاشورای 88، ” خداجو ” بنامد! شما را چه باک؟ افتخار بسیجیان خامنه ای ، مسدود شدن به دستان شماست … گمان کردید اگر قطعه 26 بسته شد فریاد ما در حلقوم می خشکد؟ … از امروز همه ما قطعه 26 هستیم … می گوئید نه؟ مطلب زیر تقدیم به ارکان قوه بی قوه این روزهای غبارآلود این خراب آباد … به افتخار قوه بی قوه یک هورای بلند … راستی از آقایان فارس و رجا و باقی شرکا هم ممنون که طبق معمول جز سکوت و گرفتن پز مصلحت اندیشانه حرکت دیگری نکردند … البته امثال ما به بایکوت شدن از هر دو طرف دعوی عادت کرده ایم … پس نیازی هم به اطلاع رسانی شما نیست … شاید یک موقع مثل مشرق شما را هم فیلتر کردند و از کاسبی افتادید …

 

 

 

 



سخنی بی پرده و صریح با ریاست قوه قضاییه … به قلم حسین قدیانی


جناب آقای آملی لاریجانی!
اگر اجازه دهید با احترام اما بی سلام نامه را آغاز کنم که این نامه من به شما نیست؛ ناله من از دستگاه قضاست و ناله را با شیون شروع می کنند نه با درود. پس چه سلامی و چه علیکی؟ و تا دیر نشده بسم الله!



http://talabeblog.ir/userimages/editor_images/photos/127719620627.jpg


ریاست قوه قضاییه!
این نامه را و در حقیقت این ناله را در حالی دارم مکتوب و فریاد می کنم که در “مسجدالحرامم” و دقیقا نشسته ام مقابل “رکن یمانی”. زادگاه امام عدالت پیشگان که شهید شدت عدل خویش شد. الحمدالله در چنین مکان مقدسی، یارای دروغم نیست و سخن جز به صداقت اما با صراحت نمی توانم بُرد که هر گاه چشم از این صفحه برمی دارم کعبه را خانه خدا را می نگرم و بیش از پیش وجود خدای داور را احساس می کنم. در چنین جایی بر خلاف وجدان، اگر هم بخواهم، توان حرف زدنم نیست. پس با دقت نامه ام را بخوانید و با همت مضاعف ناله ام را گوش کنید.
چند روز پیش و در همین حج و با سوء استفاده از اینترنت پرسرعت آل سعود و به مناسبت رد کردن شمارگان وبلاگم؛ “قطعه مقدس 26″ از عدد یک میلیون بازدید، در قامت یک خبرنگار از دوستانم سئوالاتی مطرح کردم که یکی اش این بود؛ “از 20 نمره، چه نمره ای به دستگاه قضایی می دهید؟”. متاسفانه و در کمال بدبختی، میانگین نمره ایشان به دستگاهی که ریاستش بر عهده حضرتعالی است، از عدد درخشان 5 هم کمتر شد اما نه! اشتباه نکنید؛ نزدیک به 60 عزیزی که در این گفت و گوی اینترنتی شرکت کردند، اعضای سایت بالاترین و جرس نیستند. این دوستان را اگر می خواهید بشناسید در یک جمله خلاصه کنم که؛ “ستاره های حضرت ماه اند” و در فتنه ای که گذشت در فضای سایبر، وبلاگ خود را سنگری برای پاسداری از “خامنه ای. دات. آی. آر” در خط مقدم گوگل کردند و با کمترین امکانات و بی هیچ حمایتی از جانب دولت و حتی حکومت، بدترین فحاشی ها و نارواترین اهانت ها به خودشان و پدر و مادرشان را در کامنت های دشمنان متحمل شدند و دل شکسته شاید، خسته هرگز، و فی المثل با دلی خون از عملکرد دستگاه قضایی، هنوز هم در هر فضایی پای کار انقلاب اسلامی اند. هم ایشان شما را همانطور که “آقا” گفته اند “دانشمندی جوان” می دانند اما شما یک شخصیت حقوقی دارید و یک شخصیت حقیقی. ما حتی اگر شما را عمار سیدعلی بدانیم لیکن به عملکرد شما به عنوان رئیس دستگاه قضایی نمره بدی می دهیم. کاش در اجتماع 110 هزار نفری بسیجیان برگه ای توزیع می شد که شمایان چه نمره ای به دستگاه قضایی می دهید. شک ندارم بیش از همان نمره ای که اهالی پای کار قطعه 26 به دستگاه قضایی دادند، نمی دادند. حقیقت این است که ملت 9 دی و ملت 22 بهمن از دستگاه قضایی ناراحت و عصبانی است. چرا؟ عرض می کنم خدمت تان در نکاتی. خوب دقت کنید.
1- چرا “آقا” همچنان باید از فتنه بگوید و نیز از فتنه گران، اما شما نه؟ آیا شان چه کسی در نظام مقدس جمهوری اسلامی از رهبر بالاتر است. این آبروی ما که به برکت جوشش و حرکت دائمی خون شهدای این نظام است، کی و کجا باید خرج شود و ریخته شود؟ نه خون می دهیم، نه خون دل می خوریم، نه پول و نه آبرو و نه هیچ چیز دیگر. و اینگونه چرا و به کدام دلیل، رهبر انقلاب نباید “این عمار” بگوید؟ راستی که “این عمار” رهبر برای چه بود؟ چه کسانی کدام سنگرها را خالی کردند و تنگه احد را به تونل عافیت و وادی مصلحت فروختند، که چنین شد؟ “این عمار” رهبر یعنی که کوچکی مثل من و بزرگی مثل شما آنطور که باید به وظایف خود عمل نکردیم؛ وای بر من و وای بر شما. که هنوز هم و با گذشت این همه روز و این همه ماه، “حضرت ماه” بیش از من و شما مشغول “آه” کشیدن است؛ نمی شنوید؟ آیا شان شما از رهبر بالاتر است که سران فتنه را “میکروب سیاسی” می خوانند و شما همچنان مشغول نگه داشتن احترام سران فتنه اید؟ “آقا” جز به حکمت سخن نمی رانند. میکروب را از بدن باید درآورد. یعنی باید کُشت. چرا شما هنوز سران فتنه را اعدام نکرده اید؟ به کدام دلیل فقهی؟ چرا؟ موسوی برای بالا رفتن از چوبه دار دیگر کدام بیانیه را باید بنویسد و چه توهینی باید به رهبر بکند؟ وای بر من بچه بسیجی و وای بر شمای رئیس قوه قضا که موسوی نظام ما را که برآمده از خون شهدایی است که پدر من کوچک ترین شان بود، متهم به فرعونی گری می کند و ساکتیم. خدایا بر ما ببخش. شما بفرمایید جناب موسوی در آخرین بیانیه خود، چه چیز دیگری باید می نوشت که کک دستگاه قضایی ما بگزد؟ اینکه با رذالت تمام ادعا کنی؛ مولایی که خود را غلام قنبر علی هم نمی داند، “انا ربکم الاعلی” می گوید، آیا مستحق اندک تذکری از قوه قضاییه نیست؟ هزینه توهین به رهبر در این مملکت، از نظر جنابعالی به عنوان سکاندار دستگاه قضا چیست؟
2- نمی خواهم بر شما جسارت کنم؛ فقط اُف بر من که ادعا می کنم بسیجی ام. تف بر من. موسوی رذل و خبیث که زنش لایق همان جایزه “سکس و فلسفه” مخملباف است، به نظام برخواسته از خون پدرم تهمت فرعونیت می زند، به رهبرم می گوید که ادعای خدایی دارد و من؟ انگار نه انگار. تف بر من. تف بر غیرت نداشته ام که بصیرت نامش نهاده ام. لعنت بر من اگر یک بار دیگر خود را فرزند حاج احمد متوسلیان بدانم که قسم می خورم همین رکن یمانی را همین شکاف کعبه را که اگر بود، سر از بدن موسوی و زنش جدا کرده بود و آن کاری که قوه قضاییه شما، شهامت انجامش را ندارد، انجام می داد. تف بر من. و اف بر شما که یک بار در رژیم شاه، در روزنامه اطلاعات، به امام، اهانت شد؛ آن زمان بیشتر سر و صدا شد که الان. چرا؟ چون یک مشت خواص بی بصیرت، فقط چفیه را در سفر با رهبر و نه در خطر با ولایت به دوش می اندازند. و از جمله این خواص بی بصیرت، یکی هم متاسفانه برادر خود شماست که در روزگار فتنه، پرسه در مه زد و همین که فتنه خوابید با ماه همسفر شد! چیست این که برادرتان می کند آقای آملی لاریجانی؟ چفیه را ایشان چند ماه دیر انداخت روی دوش. وقت فتنه، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی کجا بودند؟ می دانید راز سکوت شان را؟ نکته بعدی را بخوانید.
------------------------------------
------------------------------------
------------------------------------
جهت دریافت متن کامل روی لینک زیر کلیک کنید
http://www.mediafire.com/?0o85ha1331fzrcq



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( سه شنبه 89/9/23 :: ساعت 3:30 عصر )
»» ای بابا سخت نگیرید

در این راه طولانی که ما بی‌خبریم
و چون باد می‌گذرد
بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند
خواهش می‌کنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم
یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
و یک شیوه نگاه کردن را
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه‌مان یکی و رویاهامان یکی.
هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.
و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است
 
عزیز من!
دو نفر که عاشق‌اند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.
اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافی است.
عشق، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست .
من از عشق زمینی حرف می‌زنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
 
عزیز من!
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد .
بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.
بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید .
بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم ،اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند.
بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل .
اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست .
سخن از ذره ذره واقعیت‌ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی است.
بیا بحث کنیم.
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.
بیا کلنجار برویم .
اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.
بیا حتی اختلاف‌های اساسی و اصولی زندگی‌مان را، در بسیاری زمینه‌ها، تا آنجا که حس می‌کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می‌بخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم.
من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم.
بی‌آن‌که قصد تحقیر هم را داشته باشیم .
عزیز من! بیا متفاوت باشیم.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( دوشنبه 89/8/3 :: ساعت 12:31 عصر )
»» سلام

میلاد با سعادت علی بن موسی

امام رضا ثامن الائمه 

ضامن آهو بر همگان مبارک باد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( یکشنبه 89/7/25 :: ساعت 1:46 عصر )
»» علی محمد دستغیب و کمک به ظهور امام زمان

سلام

و اما بگویم از دل خون مردم شیراز ......

-:ز دست....

-:معلومه دیگه این شهردار محترم رو میخوام بگم که یه خیابون سالم نذاشته تا با خیال آسوده رانندگی کنیم بدون ترس از اینکه الان می افتم تو چاله.....

-:نه نه از دست......

-:آهااااان فهمیدم اول مهره دیگه یادت افتاد به مدیر مدارس که هرچی وزیر محترم!!!!آموزش و پرورش گفت پول نگیرین ولی اونها کار خودشون رو کردن...

-: نه بابا از دست این ....

-:شایعه هایی که دم به دقیقه مدل جدیدیش ارائه میشه ....

شاید از دست این مدیران گران قدر بانک میدونید سه مدل انتخاب دارن برا ضامن وام (اونم از نوع ازدواج) اما این .....ها میان یا سخت ترین رو انتخاب میکنن یا اینکه دو تا سه تا ضامن میخوان آخه ما جوون بد ببخشید خوشبخت تا از از دم بخت وارد بخت شده ی پول لازم چه کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟

-: وای چقدر دلت پره ولی نه منظورم اینها نبود

-: شاید منظورت......

-:ای بابا بذار حرف بزنم از دست این نمایندگان عزیز و بعضا شدیدا نا عزیز .....من نمی دونم ما چرا تا اسم دستغیب میاد یاد شهید بزرگوارمون می افتیم و چشم و گوش بسته رای نثار روح بی فتوحشون میکنیم ؟!!!!!!!!بابا البته حق میدم دیگه با این همه مشکلات کی وقت تحقیقات داره !!!!!  البته اون مال قدیم بود حالا که مردم بصیرتشون بیشتر شده که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس....

حالا آقایون دست به دست هم میدن یکی خواب نما میشه و حضرت امام خدا رحمتش کنه میاد به خوابش (آقا جان به خدا خواب حجت نیست) یکی دیگه به جای اینکه کارش رو درست انجام بده علی محمد دستغیب رو میگم پا میشه از جنبشی که خودشون هم روشون نمیشه دیگه حرفی بزنن طرف داری میکنه بابا مردم که پشت گوششون مخملی نیست میفهمند خجالت بکشید دست از سر این انقلاب بردارید بذارید راه خودش رو درست بره تا امام زمان ظهور کنه البته بگم ها این همون فتنه آخر ازمون هم هست که زمین رو بی عدالتی و دروغ و دروغ پر میکنه اءءءءءءءءء فهمیدم علی محمد دستغیب میخواد با این کاراش زمینه های فرج مولا رو فراهم کنه آره دیگه تا ظلم به مظلوم به نهایت نرسه که نمی شه تا دروغ همه جا رو نگیره که نمیشه خدا خیرت بده کمک نمی خوای؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی تاب ( پنج شنبه 89/7/1 :: ساعت 9:51 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شبی بارانی
ظهور نزدیک است ...
دوست
جدیدترین نتایج توافق تاریخی ژنو رونمایی شد!!!!!
رویکرد فرهنگی دولت روحانی اعتراض علما را در پی داشت
فاطمیه
یا علی ...
پوره .....
مهماندار هوا پیما!!!!
خدا کند که بیایی...
نرمش مقتدرانه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 27
>> بازدید دیروز: 135
>> مجموع بازدیدها: 259911
» درباره من

شب بارانی من
بی تاب
همیشه دنبال یه راه می گردم که به دوست ختم بشه.تا حالا که اشتباه رفتم ... اما امید وارم که هرچه زود تر پیداش کنم ... دردم از یاراست و درمان نیز هم دل فدای او شود و جان نیز هم

» پیوندهای روزانه

معرفت [12]
خط شکن [63]
ایران 313 [105]
کریمان [13]
تمیم [20]
مقام معظم رهبری [63]
صدای شیعه [44]
موعود [71]
پرسه در خیال [139]
نقطه رهایی [94]
ترانک ها را دوست دارم ... [92]
سایت خبری روایت [53]
فدایی سید علی [313]
راه شهیدان 16آذر [133]
تالمات و تاملات یک دانشجو [260]
[آرشیو(25)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عشق[4] . شیطان پرستی[3] . نامهربونی ها[2] . اسلام[2] . اسلام آورندگان . امام خمینی . امام رضای عزیزم . انتخابات . اهل تسنن . ایران . بهاییت . بوی سیب . بی معرفتی ها . پول بیت المال را چرا صرف ضربه زدن به اسلام میکنید؟ . تروریست . جهاد . چایی . حرفی از دل . خدا -روزمرگی . خستگی ها . داماد . دانشگاه شیراز . دعا . دلتنگی ها . دورویی . سبز اموی ،% عاشورا ، موسوی ، . سفر عشق . سکولار . سوژه اشتباهی . سیاهی کیستی؟ . علی . فرقه ضاله . فرقه ضاله کابالا . قرآن . قوم هبل . کتک . کروبی . ماه رمضان . مخالفت . مناظره . منافقین . مهتاب . مهدی . میرحسین موسوی . میلاد گل بوستان امامت مبارک . نابودی . نسیم بهشتی . نقد سریال شمس العماره . نگاه . ولایت . یلدا . یهود . ..... . آشوب گران . آقای چیز . احمدی نژاد . اسراییل . ظهور . عروس .
» آرشیو مطالب
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
دی 88
بهمن 88
اسفند 88
اردیبهشت 89
خرداد 89
مهر 89
شهریور 89
مرداد 89
تیر 89
آبان 89
آذر 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
مهر 90
آبان 90
بهمن 90
فروردین 91
اسفند 90
اردیبهشت 91
خرداد 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
upturn یعنی تغییر مطلوب
در انتظار آفتاب
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
آسمون آبی چهاربرج
ایران
سلام آقاجان
عمارمیاندواب
کشکول
نقاشی های الیکا یحیایی
سلطان آباد قره باغ
فرهنگی
*(حرفهای نگفته)*
vagte raftan
*...بانو...*
صداقت

» صفحات اختصاصی
صهیونیسم مکنده خون جهان

» لوگوی لینک دوستان















» طراح قالب