سلام
جمعه شب یکی از آشنا ها مهمونمون بود ظاهرا قبل از خونه ما رفته بودن خونه عموشون
جالبه می گفت از حالا آجیل و پسته و بادم و.... جزء پذیرایی ها بوده !!!!
خیلی خنده ام گرفت اینها چی می خواستن بگن ؟بگن بچه مایه دارن دیگه ! خوب باش به ما چه
خلاصه که کلی با هم خندیدیم
طرف شغلش دلالیه ....
معلومه تو این اوضاع اونها از همه بیشتر سود میبرن و کسایی که تا دیروز آه نداشتن با ناله سودا کنن
امروز آجیل خور شدن
فکر کنم اگه بگی پراید خیلی کلاس داره این روزا پاشن ماشین های لوکسشون رو هم بفروشن و نفری یه پراید بندازن زیر پاشون .... .
ما قبل از اینکه از این پیامک ها برامون بیاد خودمون تصمیم گرفته بودیم امسال عید ساده ای داشته باشیم ...
مثلا تخمه آفتابگردون بخریم ....
ذرت مخصوص پفیلا بخریم ....
و از این جور خوراکی ها که تازه همین هم یه آشنایی کنایه زده مگه فکر کردین ارزونه؟!
بعدشم تا اونجایی که من می دونم وسط های عید می خوره به دهه فاطمیه ...
اصلا مگه آجیل نخوریم می میریم ؟ خوب راست میگن دیگه تو این گرونی ها و تحریم ها خیلی ها ندارن و نمی تونن حتی برای بچه هاشون مایحتاج و
ضروریات رو بخرن اون وقت بعضی بخاطر کلاس و .... از حالا دارن خودشون رو خفه می کنن
به خدا ما همه مون آدمیم
بنی آدم اعضای یکدیگرند .....
دلم خیلی میسوزه وقتی یه پسر بچه رو میبینم که کفشش پاره شده و با احتیاط راه میره مباد کسی متوجه اون پارگی بشه
دلم آتیش میگیره وقتی یه بچه دستش رو میذاره رو کنار جیب کاپشنش تا پس دوزی ظریف مامانش رو پنهان کنه
دود میشم وقتی یه مادر جون رو میبینم که به زن همسایه با هزار سرخ و سفید شدن میگه اگه برا بچه تون کفش نو خریدین کفش های کهنه اش رو دور نندازین
بدین من بدم پسرم .....
قلبم باید از حرکت بایسته که ببینم همسایه همون زن با کلی خرید آجیل و شیرینی و پسته و تخمه و خرید به اندازه یک یا شاید هم 2 ماه از جلوی چشم زن همسایه و بچه هاش رد میشه
بیایید کمی به خودمون به اصلمون برگردیم
اگه حتی دین نداریم حداقل آزاده باشیم ....
بماند که چه طور قرار این همسایه ها و ذی القربی جواب خدا رو بدن زمانی که بوی کباب جوجه و کنجه شون گرسنگی بچه های کوچیک همسایه رو تحریک میکنه
خدایی که این همه سفارش کرده .....
تازه اینهایی که من شمردم یتیم هم نیستن فقط کم بضاعتن
حالا خدا برسه به فریاد یتیم ها.....
علی جان مولایم خدا را هزار ها بار سپاس که نیستی تا اینها قلب زخمی ات را آتش بزنند و نمک بپاشند.....
بمیرم برایت آقا جان ... مولای مظلومم ....یا صاحب الزمان
راستی یادم رفت
این رو روی وبلاگ یکی از دوستان یافتم ....
مرغ دلم راهی غم می شود
در حرم امن تو گم می شود
عمه ی سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
.....
هر کس می خواهد فاطمه زهرا سلام الله علیها را زیارت کند فاطمه معصومه در قم را زیارت کند
شهادت این بانوی بزرگوار را به همه ی شیعیان تسلیت می گویم
تو کوه صبری
ایوب در مکتب تو درس آموخته ...
چگونه زنده ماندی بعد از آن همه داغ ؟!
مصیبت ها پیش پای تو کم آوردند....
ما رایت الا جمیلا
که تو گفتی دل آسمان را لرزاند....
چگونه تو را بفهمم ؟
چگونه تاب بیاورم شناختنت را ...؟!
دل کوچکم حتی تاب دوری عزیزانم را ندارد ....
چشمانم از ندیدنشان به سرعت کم نور می شوند
حق می دهم بعد از بازگشت از کرب و بلا هیچ کس تو را نشناسد
پیری بر رخسارت رنگ بسته باشد ...
جق می دهم ....
و به خدا حق می دهم که ببالد بر خود
که تبارک الله احسن الخالقین...
این چه گونه مخلوقی است که فقط خود خدا توان درکش را دارد
بی بی جان رسیدنت به حسین بعد ازاین جدایی جان سوز هر چند برای تو پر از شور و شعف وصال عزیزان بوده
اما دل های همه ی دوستدارانت را داغ دار کرده ....
زینب جان تو عمه ای و همه ی وجود عمه برادر زادگان او...
برای مولای ما هم دعا کن
دعا کن ....
برای غربتش دعا کن ....
تو مستجاب الدعو ه ای بانو ...