سلام همسنگر
خوبي؟
ديروز ظهر دلم هواي جنوب کرد
داشتم صحبتهاي سردار يکتا تو معراج شهدا و شب شام غريبان حضرت زهرا (س) و بدرقه شهداي گمنام از سرزمين آرزوها را گوش ميدادم
يادت مياد حال بعضي ها بد شد و خانم پرستار ميخواست سِرُم بزنه و...
گفتي اردو جنوب، همه خاطراتش يادم اومد و آتش گرفتم
چطور امسال نرويم جنوب؟
شهدا خودشون ميدونن که چقدر دلتنگيم
خودشون جور ميکنن بريم
البته من که شرمنده شهدا هستم و هيچ وقت نمي تونم جواب خونشون را بدم
ولي اونها اين قدر خوبن که هر چي بدي دارم را نمي بينن و باز هم دعوت مي کنند
به اميد ديدار شما در سرزمين آرزوها
ياعلي